امپراطوری ققنوس {阿里起亚}
همه چی {آموزش دفاع شخصی،هک،مذهبی،آهنگ،فیلم،کارتون،ورزش،موبایل،علوم غریبه،ارتباط ذهن،تلپاتی،تست هوش و...}

يه نفر داشته براي مردم صحبت مي کرده، مي گه: اگه سگ بهتون حمله کرد بايد اين آيه قرآن را بخوانيد. حيف نون مي گه: اما خوبه که آدم يک چوب هم با خودش داشته باشه، چون ممکنه همه سگها عربي بلد نباشند !


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:جک, ] [ 6:18 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

   

قبول دارین بیسکویت مادرای قدیم بهتر بودن؟ دیروز یکی خریدم مزه پدر می داد

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, ] [ 5:44 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:55 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 9 شهريور 1392برچسب:, ] [ 12:51 قبل از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 لاتی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 9 شهريور 1392برچسب:, ] [ 10:50 قبل از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 طنز

روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده اش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقره‌ای رنگ میشود که بشکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره بهم چسبیدند، از پدر می پرسد، این چیست؟ پدر که تا بحال در عمرش آسانسور ندیده است، می گوید: پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیده ام. 
در همین موقع آنها زنی بسیار چاق را میبینند که با صندل چرخدارش به آن دیوار نقره‌ای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار دادو دیوار براق از میان جدا شد و آن زن خود را بزحمت وارد اتاقکی کرد. دیوار بسته شدو پدر و پسرهر دو چشمشان به شماره هائی بر بالای آسانسور افتاد که از یک شروع و بتدریج تا سی‌ رفت، هر دو خیلی‌ متعجب تماشا میکردند که ناگهان دیدند شماره‌ها بطور معکوس و بسرعت کم شدند تا رسید به یک، در این وقت دیوار نقره‌ای باز شد و آنها حیرت زده دیدند دختـر خانمی مو طلایی و بسیار زیبا و ظریف ، با طنازی از آن اتاقک خارج شد

پدر در حالی که نمی توانست چشم از آن دختر بردارد، رو به پسرش کرد و گفت: پسرم ، زود برو مادرت را بیاور اینجا !


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, ] [ 9:20 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 

میگن یه بنده خدایی، تو ماجراجویی هاش سر از جزیره آدم خوارا در میاره، و تا خودشو پیدا میکنه می بینه آدم خوارا محاصره اش کردن، فکرشو بکن، محاصره کامل،... کم بود که بهش حمله کنند...
تو دلش میگه: وای خدای من بدبخ شدم
یه ندایی بهش میگه: نه تو بدبخ نشدی، یه سنگ وردار و بزن تو سر رئیس قبیله!
این بنده خدا هم یه سنگ مشتی ور میداره، پرتاب میکنه به سمت رئیس قبیله و از شانسش صاف میخوره به گیج گاه طرف و ولو میشه زمین
دوباره همون ندا ِ میگه: حالا بدبخ شدی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, ] [ 4:21 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

ما اکنون در دسترس نیستیم؛ لطفا" بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید:

  اگر شما یکی از بچه های ما هستید؛ شماره 1 را فشار دهید.

اگر می خواهید بچه تان را نگه داریم؛ شماره 2 را فشار دهید.

اگر می خواهید ماشین را قرض بگیرید؛ شماره 3 را فشار دهید.

اگر می خواهید لباسهایتان را تعمیر کنیم؛ شماره 4 را فشار دهید.

اگر می خواهید بچه تان امشب پیش ما بخوابد؛ شماره 5 را فشار دهید.

اگر می خواهید بچه تان را از مدرسه برداریم ؛ شماره 6 را فشار دهید.

اگر می خواهید برای مهمانان آخر هفته تان غذا درست کنیم ؛ شماره 7 را فشار دهید.

اگر می خواهید امشب برای شام بیایید؛ شماره 8 را فشار دهید.

اگر  پول می خواهید؛ شماره 9 را فشار دهید. اما اگر می خواهید ما را برای شام دعوت کنید یا ما را به گردش ببرید، بگویید، ما داریم گوش می کنیم !!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ] [ 10:49 قبل از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 

 
 خاک پاتیم رفیق
دربدرتیم آواره
پینه کردتیم جر خورده
علف زیر پاتیم الاف
بنزینتیم موتور گازی
عصاتیم تیمور لنگ
کشتیم شلوارک
 
 
 
 

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 2 شهريور 1392برچسب:, ] [ 11:44 قبل از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 

روزی به رضا شاه خبر دادند که نرخ درشکه خیلی زیاد شده.

 

رضاشاه تا این خبر را شنید لباس مبدل شخصی پوشید

و رفت میدان توپخانه و یک درشکه چی را صدا کرد

و گفت چـقـدر میگیری تا شمیران بری؟

درشکه چی که نمیدانست طرفش کیست،

گفت برو ما با نرخ دولتی کار نمی کنیم!

رضاشاه گفت پنج شاهی کافیه؟

درشکه چی: برو بالا

رضا شاه: ده شاهی چی؟

راننده: برو بالا!

رضا شاه: پانزده شاهی چی؟

راننده: برو بالا

رضاشاه: سی شاهی چی؟

راننده بزن قـــدش!

راننده به رضاشاه نگاهی کرد و گفت شما سربازی؟

رضاشاه: برو بالا

راننده:گروهبانی ؟

رضاشاه: برو بالا

راننده: افسری؟

رضاشاه: برو بالا

راننده: فرمانده ای؟

رضاشاه: بروبالا

راننده: نکنه رضا شاهی؟

رضاشاه: بزن قـــدش!

حال رضاشاه قیافه رنگ پریده راننده را دید و گفت ترسیدی؟

راننده : بروبالا

رضاشاه: لرزیدی؟

راننده: برو بالا

رضاشاه: خودتو خیس کردی؟

راننده : بزن قـــدش!

راننده از رضاشاه پریسد: ایا منو زندان میکنی؟

رضاشاه: برو بالا

راننده: منو تبعید میکنی؟

رضا شاه: برو بالا

راننده : منو اعدام میکنی؟

 

 

رضاشاه : بزن قــدش!!!!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 8:54 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 میگن توالت های جهنم:
توش پر سوسک بالدار گنده اس.
فقط شیر آب جوش داره.
دمپایی همیشه خیسه.
شلنگشم همیشه رو زمین افتاده.
تازه فرشته عذاب پشت در واستاده هی در میزنه میگه زود بیا بیرون!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 8:52 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 مگسه نامزدش رو مي بينه و اولين حرف عاشقونه که بش ميگه : عزيزم! من تو را با هيچ گهى عوض نمي کنم !


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 8:45 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

آقا من موندم چرا همیشه عکس ده نفر برتر کنکور رو تلوزیون نشون میده

 
باور کنید ده نفر آخر شدن سختر از اونه  والّا

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 2:39 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

من رفتم توبه کنم

ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺭﻭ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ

ﺍﺯﺵ ﯾﻪ ﻏﻮﻝ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻦ!

ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ …
 
ﮔﻔﺖ ﺧﺐ ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻡ!
 
ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﻮﺩ ﻻﻣﺼﺐ 

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ] [ 5:43 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

غضنفر ميميره شب اول قبر 62 تا فرشته ميان بالا سرش ميدوني چرا؟ دوتا از فرشته ها سوال ميكردن 60 تاي ديگه حاليش ميكردن !

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ] [ 6:21 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

پسرم! گروهی، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بی محلیشان کنی از
گزندشان بی امانی. پس در احترام، اندازه نگهدار

پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن

پسرم! با كسی كه از روزنامه فقط نيازمنديهايش را ميخواند دوستی نكن.آدم بيكار و
بی اراده ای است.

پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن.

پسرم! با رئيس ات زياد گرم نگير برايت حرف درمی آورند.

پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر.برایت حرف
در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟

پسرم! قرض نگير. قرض هم نده.

پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ
توی اتاق پشتی است.


پسرم! شهر ما خانه ما! … نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون.اول
اتاقت رو از این ریخت در بیار.

پسرم! قواعد رانندگي را بيخيال.فقط مواظب باش بهت نزنند.

پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری فرزندم!هیچ کس
تنها نیست.

پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیافردا در
همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در …ولش کن پسرم

پسرم! پیامک های عید نوروزت را همین الان بفرست

هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروبرو.
اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت.

پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است!

و در آخر: پسرم اوج نگیر


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 29 تير 1392برچسب:, ] [ 1:7 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 ضدِحــالِ بزرگ برای یه مـــادر اینه که 9مـاه دوران بـارداری رو تحمل کنه ؛

بچـه که به دنیـا اومـــد 

شبیــه عمـش بشـه


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, ] [ 10:42 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 نکته ای که درباره ی کارگردانهایی که مُردن هست اینه که همشون بعد از آخرین فیلمشون مردن. این خعلی عجیبه !!

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, ] [ 10:37 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 این که تو جر و بحث بهت میگن حالا نشونت میدم دقیقاً چیو میخان نشون بدن؟ .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, ] [ 10:32 بعد از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]

 


غضنفر با خدا قهر می کنه اول دفترش می نویسه به نام بعضی ها !


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, ] [ 11:23 قبل از ظهر ] [ alikya ، anahita & mohhamad reza ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

{بسم الاّه الرحمن الرحیم} سلام من علی کیا هستم. امیدوارم از این وبلاگ لذت ببرید همه چیز در این وبلاگ هست.{آموزش دفاع شخصی ، هک ، لطیفه ، علوم غریبه ، ارتباط ذهن ، تلپاتی ، هیبنوتیزم ، تست هوش ، داستان ، فکر خوانی و....}
برچسب‌ ها
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 277
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 277
بازدید ماه : 993
بازدید کل : 19759
تعداد مطالب : 151
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

كد جلوگيري از راست كليك موس

پخش زنده حرم  ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

فال عشق